مدرسه دینی دارالسنة زرآباد چابهار

مدرسه دینی که شهید دکتر احمد سیاد رحمه الله آن را تأسیس نموده است.

مدرسه دینی دارالسنة زرآباد چابهار

مدرسه دینی که شهید دکتر احمد سیاد رحمه الله آن را تأسیس نموده است.

حدیث شماره 3و4و5و6

حدیث شماره 3-

عن زید بن أرقم قال : أول من أسلم مع رسول الله صلى الله علیه وسلم علی ابن أبی طالب رضی الله عنه.


اولین کسی که  با رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم-ایمان آورد علی بن ابی طالب بود.


- حدیث صحیحی است .


حدیث شماره 4-

 عن زید بن أرقم یقول : أول من  أسلم علی رضی الله عنه .

اولین کسی که ایمان آورد علی بود.

- حدیث صحیحی است .


حدیث شماره 5-

همان حدیث شماره 2 است که گذشت .


 حدیث شماره6-

عن عفیف ، قال : جئت فی الجاهلیة إلى مکة وأنا ارید ان ابتاع لاهلی من ثیابها وعطرها ، فأتیت العباس بن عبد المطلب وکان رجلا تاجرا فأنا عنده جالس حیث انظر إلى الکعبة ، وقد حلقت الشمس فی السماء ، فارتفعت وذهبت إذ جاء شاب فرمى ببصره إلى السماء ثم قام مستقبل القبلة ، ثم لم ألبث إلا یسیرا حتى جاء غلام فقام على یمینه ، ثم لم ألبث إلا یسیرا حتى جاءت امرأة فقامت خلفهما ، فرکع الشاب فرکع الغلام والمرأة ، فرفع الشاب فرفع الغلام والمرأة ، فسجد الشاب فسجد الغلام والمرأة ، فقلت : یا عباس أمر عظیم ، قال العباس : أمر عظیم أتدری من هذا الشاب ؟ قلت : لا ، قال : هذا محمد بن عبد الله ابن اخی ، أتدری من هذا الغلام ؟ هذا علی ابن اخی ، أتدری من هذه المرأة ؟ هذه خدیجة بنت خویلد زوجته ، ان ابن اخی هذا اخبرنی ان ربه رب السماء والارض أمره بهذا الدین الذی هو علیه ، ولا والله ما على الارض کلها احد على هذا الدین غیر هؤلاء الثلاثة .


عفیف می گوید: در زمان جاهلیت به مکه آمدم و نزد عباس بن عبدالمطلب اقامت گزیدم .

هنگامی که آفتاب بالا آمد و در آسمان نمایان گشت من به سوی کعبه داشتم نگاه می کردم که دیدم جوانی آمد، به سوی آسمان نگاه کرد سپس رو به قبله ایستاد؛ دیری نگذشت که نوجوانی آمد و در طرف راستش ایستاد؛ دیری نپایید که زنی آمد و پشت سر آن دو ایستاد.آن جوان رکوع کرد و آن نوجوان و زن نیز رکوع نمودند، جوان ایستاد و آن دو نیز سربلند کردند، آن جوان به سجده رفت و آن دو نیز سجده به سجده رفتند.

من به عباس گفتم: ای عباس این امری عظیم است. گفت:امری بزرگ! آیا میدانی آن جوان کیست؟ گفتم: نه گفت:این محمد بن عبداله فرزند عبدالمطلب است، فرزند برادرم. آیا آن نوجوان را می شناسی؟ گفتم: نه . گفت: علی فرزند ابوطالب فرزند عبدالمطلب است، فرزند براد من .آیا میدانی این خانم کیست که پشت سر آن دو ایستاده است؟ گفتم: نه . گفت: این خدیجه دختر خویلد همسر برادرزاده ام است. این(محمد) می گوید:همانا پروردگارت! پروردگار آسمانها و زمین است که او را به این آیین که بر اوست دستور داده است.

نه و قسم به الله که در روی تمالم زمین بر این دین بغیر از این سه کس کسی دیگر نیست.


- این حدیث ضعیف است:

در سندش محمد بن عبید بن محمد المحاربی وجود دارد.

ونیزدر سندش دو نفر به نامهای: أسد بن عبدالله یزید البجلی ، و سعید بن خثیم وجود دارند که ضعیف هستند . و همچنین در این سند یحیی بن عفیف وجود دارد که تفردات وی پذیرفته نمی شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد