بسم الله الرحمن الرحیم
آیا جایز است که زن عطر زده همراه شوهرش خارج شود در حالی که می داند گذرش بر مردان –نامحرم- نمی افتد؟ آیا چنانچه دچار صانحه ای شد و یا کاری ناخواسته پیش آمد و بوی عطرش بر مشام مردان رسید گناهکار می شود؟
استعمال خوشبویی برای زنان حالات مختلفی دارد که در حالت حکم خاصی نیز وجود دارد:
1- برای شوهرش .
این امر مستحب و محمود است زیرا از اسباب معاشرت با خوبی است و سبب افزایش محبت بین آنها می گردد و پایه های محبت بینشان مستحکم تر می گردد و هر کدام سعی می نمایند تا آنچه را که طرفش می پسندد انجام دهند .
المناوی در فیض القدیر (3/190) می گوید:
" استعمال خوشبویی و زینت نمودن برای شوهر خویش امری نیک و چسندیده است، برخی از بزرگان گفته اند: زینت نمودن و خوشبو کردن همسر خود را برای شوهرش از قویترین اسباب محبت و دوستی بین آن دو است: زیرا چشم مخبر قلب است چنانچه منظری را بپسندد آن را به قلب وصل نموده و محبت به آن حاصل می گردد و چون به منظره زشت و یا آنچه که از آن خوشش نیاید مانند قیافه و لباس نگاه اندازد آن را به قلب وصل نموده و کرهیت و ناپسندی آن حاصل می گردد. به همین خاطر زنان عرب توصیه می کردند که برحذر باش که چشمان شوهرت بر چیزی که دوست ندارد بیفتد و یا بوی را که ناپسند می داند بر مشامش برسد" .
حالت دوم:
استعمال خوشبویی و خارج شدن به قصد اینکه
نامحرمان بوی عطرش را مشام نمایند، این حالت نه تنها حرام است بلکه از گناهان
کبیره می باشد .
فعَنْ أَبِی مُوسَى رضی الله عنه عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَسَلَّمَ قَالَ : (إِذَا اسْتَعْطَرَتْ الْمَرْأَةُ فَمَرَّتْ عَلَى الْقَوْمِ
لِیَجِدُوا رِیحَهَا فَهِیَ کَذَا وَکَذَا قَالَ قَوْلًا شَدِیدًا- یَعْنِی :
زَانِیَةً -) رواه أبو داود (4173) والترمذی (2786) وصححه ابن دقیق العید فی
"الاقتراح" (126) والشیخ الألبانی فی "صحیح الترمذی" .
رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: هرگاه زنی عطر بزند و بر گروهی گذر کند تا که عطرش بر مشام آنها برسد پس او این چنین و آنچنان است -و سخن شدیدی بر زبان آورد- یعنی زناکار است .
المناوی در فیض القدیر(1/355) می گوید:
(فهی زانیة) یعنی: اوسبب گشته تا در معرض زنا گیرد ، در پدیدآوردن اسباب سعی نموده، طرف را جذب کرده است، به همین خاطر مجازا زانی گفته شده است ... چه بسا شهوت غلبه نموده و زنای حقیقی رخ دهد . همچنان است اگر زنی عطر زده در محل عبور مردان بنشیند " با اختصار
حالت سوم:
عطر و خوشبویی زده و خارج می گردد و گمان غالبش این است که از جاهای که نامحرم وجود دارد عبور می کند لذا بویش به مشام آنها می رسد .
این کار نیز حرام است ، هرچند که قصد به فتنه
کشیدن مردان را نداشته باشد و نیتش نیز این نباشد ؛ زیرا این کارش خودش سبب فتنه
است و در شرع آنچه که دال بر تحریم و منع آن آمده نیز ذکر شده است:
الله عز وجل
می فرماید : ( وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ
وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ
مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ
زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ
أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی
إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ
أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ
لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ
لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً
أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ) النور/31
و به زنان مؤمنه بگو : چشمان خود را ( از نامحرمان ) فرو گیرند و عورتهای خویشتن را مصون دارند و زینت خویش را نمایان نسازند ، مگر آن مقدار و آن چیزها که پیدا می گردد ، و چارقد و روسریهای خود را بر یقه ها و گریبانهایشان آویزان کنند و زینت خود را نمودار نسازند مگر برای شوهرانشان ، پدرانشان ، پدران شوهرانشان ، پسرانشان ، پسران شوهرانشان ، برادرانشان ، پسران برادرانشان ، پسران خواهرانشان ، زنان خودشان ، کنیزانشان ، دنباله روانی که نیاز جنسی در آنان نیست ، و کودکانی که هنوز بر عورت زنان آگاهی پیدا نکرده اند ، و پاهای خود را ( به هنگام راه رفتن به زمین ) نزنند تا زینتی که پنهانش می دارند ( جلب توجّه کند و صدای خلخال پاهایشان به گوش مردم برسد و ) دانسته شود . ای مؤمنان ! همگی به سوی الله برگردید تا رستگار شوید .
که در این ایه نهی آمده که زینت خود را برای مردان بیگانه ظاهر کنند و بدون شک خوشبویی جزء از زینت است و در این نهی نیز داخل می گردد .
وعَنْ زَیْنَبَ امْرَأَةِ عَبْدِ اللَّهِ ابن مسعود قَالَتْ : قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : ( إِذَا شَهِدَتْ إِحْدَاکُنَّ الْمَسْجِدَ فَلَا تَمَسَّ طِیبًا ) رواه مسلم (443) .
زینب همسر عبدالله بن مسعود می گوید: رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم به ما فرمودند:( هرگاه یکی از شما به مسجد آمد پس خوشبویی نزند) .
چنانکه رسول الله –صلی الله علیه وآله و سلم- از آمدن زنان به مسجد عطر زده نهی نمودند، احتمالا که بوی عطرشان به مشام مردان خواهد رسید زیرا آنان نزذیک بودند و بین آنان چیزی نبود که فاصله بیندازد، پس بطور اولی ممنوع است که زنی عطر طده و به بازار و محل تجمع مردم برود و بویش به مشام آنها برسد، در این حالت شاید جزء گناهان کبیره نباشد اما حرام ظاهری است .
ابن حجر هیثمی در کتاب الزواجر من الکبائر(2/71-72) :
" شایسته است که – احادیثی که جزوء گناهان کبیره شمرده است- حمل بر این شوند هنگامی که سبب فتنه می گردند، اما با ترس واقع شدن مکروه هستند و چنانچه ظن واقع شدن باشد حرام هستند اما جزوء کبیره نیستند " .
حالت چهارم:
عطر و خوشبویی استفاده نماید به گمان اینکه بویش به مشام نامحرم نمی رسد، و مردان بویی را احساس نخواهند نمود مانند اینکه با ماشین به مسافرت در مکانی خلوت می روند، یا که به دیدن خانواده برود و یا به مجلس مخصوص زنانه و همچنین به مسجدی که جای نماز مردان از زنان بطور کلی جدا شده باشد و از این طرف به طرف دیگر بویی درز نکند و مانند این حالات که توقع عبور از کنار نامحرم را ندارد و هدفش از استعمال خوشبویی همان نظافت باشد که شریعت دستور داده است اشکالی ندارد که خوشبویی استفاده کند، زیرا در این صورت علت تحریم که گمان رسیدن بوی عطر به مشام نامحرم است وجود ندارد .
دلیل این امر:
1- علت تحریم که از دلایل سابق ظاهر بود در این حالت وجود ندارد ، فتنه ای وجود ندارد و باعث برانگیختن شهوت نیز نمی گردد .
2-
در حدیث آمده که زنان صحابه در هنگامی
که گمان می کردند بوی خوشبویی به مشام مردان نامحرم نمی رسد خوشبویی استفاده می
کردند:
فعن عَائِشَةَ أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ : ( کُنَّا
نَخْرُجُ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى مَکَّةَ ،
فَنُضَمِّدُ جِبَاهَنَا بِالسُّکِّ الْمُطَیَّبِ ( نوع من الطیب ) عِنْدَ
الْإِحْرَامِ ، فَإِذَا عَرِقَتْ إِحْدَانَا سَالَ عَلَى وَجْهِهَا ، فَیَرَاهُ
النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَلَا یَنْهَاهَا )
ما همراه با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بطرف مکه خارج می شدیم بر
پیشانی خود سک الطیب (نوعی خوشبویی) هنگام احرام می مالیدیم . هرگاه
هریکی از ما عرق می نمود (مشک)بر چهره اش جاری می گشت و رسول الله صلی الله علیه
وأله و سلم می دید و ما
را نهی نمی نمود"
رواه أبو داود (1830) وحسنه النووی فی "المجموع" (7/219) وصححه الألبانی
فی "صحیح أبی داود"
3- و این حمل بر حالتی می شود که در زمان اول، قافله زنان جدا از مردان بود و یا که زن در هودج (کجاوه) بود و با مردان نمی نشست و از کنار آنان عبور نمی کرد .
شیخ عبدالعزیز بن باز رحمه الله در مجموع الفتاوی (10/40) می گوید:
" خوشبویی برای زن جایز است چنانچه به مجالس زنانه برود و در مسیر بر مردان گذر نکند"
و در جلسات رمضانیة سال 1415 مجلس پنجم / مجموعه سولاتی که برای خانواده مهم هستند- از شیخ ابن عثیمین رحمه الله آمده است که :
" چنانچه زن سوار ماشین شود و بویش ظاهر ننگردد مگر برای کسانی که جایز است(محرم) و در محل کارش (مورد نظرش) پیاده گردد در حالی که اطرافش مرد نامحرم نباشد اشکالی ندارد، زیرا در این باز نداشته است، هنگامی که در ماشینش است گویا داخل خانه اش می باشد، اما چنانچه گدرش بر مردان افتاد برایش جایز نیست که خوشبویی استعمال نماید" .
اگر چنانچه مشکلی ناخواسته پیش آمد و منجر به رسیدن بوی عطر به مشام مردان نامحرم گشت مانند ماشین تصادف نمود و یا دچار بیماری گشت و فوری به بیمارستان انتقال داده شد و مثل اینگونه مورد، از جمله اموری است که ان شاءالله بخشیده شده است.
زیرا لایکلف الله نفسا الا وسعها
الله متعال هیچ نفسی را بیش از وسعتش مکلف ننموده است .
و حکم شرعی بعد از حالات اختیاری می آید نه موقع ای که مضطر گردد .
والله اعلم
برگرفته و ترجمه شده از سایت الاسلام سوال و جواب فتاوای شماره :102329
سوال:
آیا جایز است که قرآن را در کنارم بر روی میز گذاشته و از آن در نماز تراوح بخوانم؟ و آیا جایز است که صفحه را برگردانم در حالی که نماز می خوانم؟ و آیا روش دیگری بری خواندن وجود دارد؟
جواب:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حمل نمودن قرآن و خواندن از آن در قیام جایز است و گناهی ندارد.
اما از روی حفظ خواندن بهتر و افضل تر است .
ابن ابی شیبه ذکر می کند که: ثابت البنانی گفته
است که: انس رضی الله عنه نماز می خواند و غلامش مصحفی گرفته و در پشت سرش بود،
هرگاه در آیه ای دچار فراموشی می شد غلامش رهگشا می گشت .
و عایشه غلامی را امام نموده بود که از قرآن می خواند چنانکه ابن شیبه ذکر نموده
است .
والله تعالى أعلم .
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر عزیزی سوال نموده بودند که نماز تراویح چند رکعت است با دلیل بیان نمایید؟
جواب:
پیامبر-صلی الله علیه و أله و سلم- بیتشر از یازده رکعت تراویح نخوانده است
که در این مورد در دو حدیث تعداد نماز تراویح در زمان رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم- ذکر شده است:
1-«عَنْ أَبِی سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَنَّهُ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ سَأَلَ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا کَیْفَ کَانَتْ صَلَاةُ رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه و أله و سلم-فِی رَمَضَانَ فَقَالَتْ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَزِیدُ فِی رَمَضَانَ وَلَا فِی غَیْرِهِ عَلَى إِحْدَى عَشْرَةَ رَکْعَةً یُصَلِّی أَرْبَعًا فَلَا تَسَألْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ ثُمَّ یُصَلِّی أَرْبَعًا فَلَا تَسَألْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ ثُمَّ یُصَلِّی ثَلَاثًا» (بخاری، مسلم؛ ابو داود، ترمذی)
از ابو سلمه پسر عبدالرحمن روایت است که وی از عایشه -رضی الله عنها- درباره ی نماز رسول الله -صلی الله علیه و أله و سلم- در رمضان پرسید، عایشه -رضی الله عنها- گفت: رسول الله -صلی الله علیه و أله و سلم- در رمضان و غیر رمضان بر یازده رکعت نمی افزود، چهار رکعت می گزارد، از خوبی و طولانی بودنشان نپرس، سپس چهار تای می گزارد از خوبی و طولانی بودنشان نپرس. سپس سه تا می گزارد.
2- «عن جابر بن عبدالله رضی الله عنه عنه قال: صلی بنا رسول الله -صلی الله علیه و أله و سلم- فی شهر رمضان ثمان رکعات، و اوتر، فلما کانت القابلة اجتمعنا فی المسجد و رجونا ان یخرج، فلم نزل فیه حتی اصبحنا ثم دخلنا، فقلنا یا رسول الله اجتمعنا البارحة فی المسجد و رجونا ان تصلی بنا، فقال: انی خشیت ان یکتب علیکم» (این حدیث را ابن نصر در صفحه ی 90 و طبرانی در المعجم الصغیر صفحه ی 108 روایت نموده و سندش با ما قبلش حسن است و حافظ در فتح الباری 3/10 بدان اشاره نموده است و در التلخیص صفحه ی 119 آنرا تأیید و تقویت نموده و این حدیث را به صحیح ابن خزیمه و ابن حبان نسبت داده است)
«از جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت شده است که فرمود: رسول الله-صلی الله علیه و أله و سلم- در شبی از رمضان با ما هشت رکعت تراویح و وتر خواند، چون شب آینده فرا رسید در مسجد جمع شده و امیدوار بودیم که رسول الله-صلی الله علیه و أله و سلم- بیرون آید، تا صبح انتظار کشیدیم، سپس پیش پیامبر -صلی الله علیه و أله و سلم- رفتیم و گفتیم: ای رسول الله -صلی الله علیه و أله و سلم-! ما شب گذشته در مسجد جمع شدیم و امیدوار بودیم که با ما نماز بخوانید، پیامبر-صلی الله علیه و أله و سلم- فرمود: ترسیدم که بر شما فرض شود».
بسم الله الرحمن الرحیم
حکم قرار دادن آیات قرآنی و اذان به جای موسیقی در زنگ تلفن چیست؟
جواب:
از لحاظ شرعی جایز نیست و این حکم از آیات قرآن کریم و سنت رسول الله –صلی الله علیه استنباط می شود:
مخالف با تعظیم شعائر الهی است، الله سبحانه و تعالی می فرماید:
} ذلک وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ){ سورة الحج الآیة 32( ومی فرماید}: ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ ){ سورة الحج الآیة 30(
إمام قرطبی:می گوید:} وَمَنْ
یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ{( الشعائر جمع شعیرة است، و شعائر الله همان نشانه های دین الهی است خصوصا آنچه که به مناسبت ها تعلق دارد)
بدون
شک آیات کلام الله و اذان از بزرگترین
نشانه های دین الله هستند؛لذا صیانت و احترام آنها بالاتر از آن
است که زنگ تلفن قرار بگیرند،بلکه در این امر بی حرمتی به کلام رب العالمین است و مخصوصا که ممکن
است در مکانهای که در آنجا از تلاوت و اذان منع شده تلفن به صدا در آید، که این امر در شرع منع شده است .
ازأنس - رضی الله عنه – روایت است که : هنگامی که رسول الله داخل دستشویی می شد انگشترش را در می آورد) رواه الترمذی وحسنه وصححه المنذری وغیره کما فی التلخیص الحبیر 1/108.(
درآوردن انگشتر بدین خاطر بود که در آن لفظ جلاله الله نقش
شده بود چنانکه در حدیث می آید که انس بن مالک رضی الله عنه می گوید: رسول الله –صلی
الله علیه و آله وسلم- نامه ای نوشت و یا می خواست بنویسد، به وی گفته شد که آنها
نامه های بدون مهر را نمی خوانند . رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- انگشتری
از نقره که جمله محمد رسول الله نقش بسته بود انتخاب کرد. (متفق علیه)
رسول
الله –صلی الله علیه و آله و سلم- انگشترش را از جهت تعظیم لفظ جلاله الله بیرون می
آورد، چگونه است حال کسی که تلفن در جیب عقب باشد ووی نشسته که تلفن شروع به تلاوت
قرآن و اذان نماید؟ این امر در دین الله مورد قبول نیست .
از جمله قواعد اینکه : کلام الله مقدس و محترم است و شایسته است که هنگام شنیدن
آن ادب داشته باشیم چنانکه الله سبحانه و تعالی می فرماید: }وَإِذَا قُرِئَ
الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ .{ وعز بن عبد السلام:می گوید: گوش دادن به قرآن و فهمیدن معنی آن از
جمله آداب مشروعی است که بر آن تشویق شده است]
فتاوى العز بن عبد السلام ص485-486.
و
جلال الدین سیوطی: می گوید: سنت است که به قرآن گوش فرا
داده شود، و از یاوه گویی و حرف در هنگام قرائت پرهیز شود .چنانکه الله
سبحانه وتعالی می فرماید:} وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا
لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ{
الإتقان 1/145.
گوش دادن و سکوت کردن در هنگام قرائت موجب کسب اجر می شود و
این امر با زنگ خوردن تلفن حاصل نمی شود خصوصا هنگامی که در مکانی تلاوت قرآن و یا اذان شایسته نیست تلفن
به صدا درآید .
بعلاوه
اینکه صاحب تلفن با برداشتن گوشی تلاوت آیات کلام الله را قطع می نماید تا سخن
مخلوق را شنیده و از سخن خالق روی برمی تابد .
الله
متعال می فرماید: } أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَى بِالَّذِی هُوَ
خَیْرٌ { سورة البقرة
الآیة 61.
بسم الله الرحمن الرحیم
استفتاء در تاریخ:25/10/1389
فردی سو گند خورده که اگر فلان کار را انجام دهد زنش به سه طلاق باشد در حالی که این فرد زمانی که این قسم را خورده است حدودا دوازده ساله بوده و متاهل هم نبوده است حالا آیا اگر این فرد ازدواج کند زنش طلاق می گردد؟ حکم آن را از قرآن و سنت صحیح بیان فرمایید:
الجواب:
نحمده و نصلی علی رسوله الکریم اما بعد:
این فرد چون در دوران سوگند خوردن مجرد بوده و زن نداشته لذا این سوگندش اعتباری ندارد و هرگاه زن بگیرد زنش طلاق نمی گردد زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:
(لَا طَلَاقَ لَهُ فِیمَا لَا یَمْلِکُ ) « برای فرد طلاقی نیست تا زمانی که مالک نگردد» (یعنی اگر کسی قبل از نکاح طلاق داد طلاقش اعتباری ندارد)
سنن الترمذی: کِتَاب الطَّلَاقِ وَاللِّعَانِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَاب مَا جَاءَ لَا طَلَاقَ قَبْلَ النِّکَاحِ
مفتی: ابو شعیب اسفندیار شجاعی