آداب استفاده از تلفن
پیشرفت علم ودانش و اکتشافات و اختراعات جدید از یک سو کارها را آسان نموده ورفاه حال مردم شده اند ولی از سوی دیگر همراهشان مشکلات و بدبختیهای را نیز همراه آورده اند بعنوان مثال تلفن اعم از تلفن خانگی و یا مبایل یکی از اختراعات بسیار جالب ومفید است که بسیارکارارتباطی را آسان نموده و به راحتی انسان می تواند به آن طرف کره زمین ارتباط گرفته وبا دور ترین فرد با خود سخن بگوید ویا اینکه برایش پیامک فرستاده و با او در ارتباط باشد توأم با اینکه مبایل ها روز بروز پیشرفته تر شده و همانند یک دستگاه ویدیو ویا تلویزیون وکامپیوتر همراه نیز شده است و خدا بداند که با پیشرفته های جدید این مبایل چه خواهد شد و از نظر پیشرفت مردم را به کجاها که نخواهد برد.
این یک بعد قضیه و یک روی سکه و یا یک دیدگاه نسبت به این کشف مهم و اختراع جدید است ولی این جریان بعد دوّمی و این سکّه رخ دیگری نیز دارد که آن طرف قضیه وآن روی سکه بسیار خطرناک است.
آن سوی قضیه و آن رخ سکّه همان سوء استفادهای است که متأسفانه از این اختراع و اکتشاف می شود.
اگر بخواهیم بطور مختصر بیان نماییم که تلفن همراه باعث چه کارهای اسف باری که نشده است؛ می شود بطور فهرست وار چنین گفت:
1 - وسیله ای برای فساد ، تباهی و فریب افراد.
2 - تلویزیونی که فیلم ها ، سریالها وموسیقی ها ی غیر اخلاقی پخش می کند.
3- دستگاه ویدیوئی که فیلمها و موسقیهای غیر مجاز ارائه می نماید.
4 - کامپیوتری که نرم افزارها و سیدیهای ضد اخلاقی را می خواند.
5 - دوربینی برای گرفتن عکسهای نامحرمان .
6 - آلبومی برای ذخیره نمودن عکسهای غیر مجاز.
7- اداره پستی که نامهای عاشقانه ومزخّرفانه را حمل ونقل می کند.
8 - وسیله ای برای گفتگوهای نامشروع .
9 - دامی برای شکاردخترها وپسرهای پاک ، سالم ، ساده یک رنگ وبی مکر.
10 - وسیله ای برای سرگرمیها ی وقت گذران بی فایده.
11 - راهی برای پول خرج کردنهای بی مورد ومضرّ.
و دها مضرّات و مفاسد دیگر......
آخر خواهران وبرادران دینی بنده؛ بیاییم از این اختراع زیبا ،اکتشاف خوب واین نعمت الهی درست وبجا استفاده کنیم تا هم برای ما کار گشا باشد وهم از مضّرات و خطرات آن در امان باشیم .
بنده برای این جریان پیشنهاداتی دارم که امیداوارم برای استفاده کنندگان تلفن های همراه و یا حتی تلفن ها خانگی مفید باشد و با عمل براین پیشنهادات همه ما بتوانیم از تلفن خوب و بجا استفاده نموده و از تمام خطرات و مضرات آن محفوظ بمانیم و آن پیشنهادات از قرار زیر می باشد:
1- شماره تلفن خود را به هرکسی که نمی شناسی و یا اعتماد ندارید ندهید.
2- به تلفنهای که شمارههای آنها را نمی شناسید جواب ندهید.
3 - پاسخ پیامکهای که نمی شناسید از چه کسی برای شما فرستاده شده است را ندهید.
4 - در میموری و حافظه ی مبایل خویش فیلمها نامشروع ، موسیقی، و پیامکهای ضد اخلاقی نگذارید.
5- بلوتوث بازی و پیامک نگاری را شغلی برای خویش ندانید.
6 - بیهوده و بدون این که کار ضروری داشته باشید با کسی تماس نگیرید.
7 - در تماسهای تلفنی که بر قرارمی نمایید بسیارمختصر گفتگو کنید.
8 - هزینه ی پیامک از مکالمه کمتر است حتی الامکان از آن استفاده نمایید.
9 - هر مطلب را با پیامک نفرستید وسخنی رادر تلفن نگویید.
10 - این را خوب بدانید که مبایل اسباب بازی نیست بلکه ابزار کار گشا است.
11 - در یادگیری علم ودانش از تلفن همراه استفاده بهینه را ببرید.
12 - میموری و حافظه تلفن خود را با تلاوت قاریان ،سرودهای اسلامی و سخنرانیهای زیبا پر کنید.
خلاصه این که قدر این نعمت الهی را بدانید واز آن درست استفاده کنید تا کارگشا ویاروتان باشد واز آن غلط استفاده نکنید که دنیا وآخرت شما تباه خواهد نمود وشما را بدبخت وبیچار خواهد نمود.
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام على سید المرسلین.. وبعد:
از فضل و الطاف الهی است که برای بندگان نیکوکارش روزه های قرار داده و مشخص نموده که در آن ایام به کثرت اعمال نیک انجام دهند ، این ایام دارای فضیلت و برتری ویژه ای هستند که من جمله این ایام:
ده روز اول ماه ذی الحجه می باشد .
که در فضیلت این ایام از قرآن و حدیث دلیل های بیان شده من جمله:
1- (( والفجر * ولیال عشر )) . ابن کثیر می گوید: مراد از این ده روز ذی الحجه می باشد چنانکه ابن عباس و ابن زبیر و مجاهد و دیگران گفته اند و چنانکه امام بخاری روایت نموده است .
2- واز ابن عباس رضی الله عنهما روایت ا ست که گفت: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم فرموده است:" انجام عمل نیک در هیچ یک از ایام سال نزد الله آنقدر با ارزش نیست که در این ده روز (ذیحجه) ارزشمند است. پرسیدند: حتی جهاد در راه الله؟ فرمود: بلی، حتی جهاد در راه الله. مگر مردی که با جان مال در راه الله بیرون رود و سر انجام نه خود برگردد و نه مالش" (رواه البخاری)
3- الله تعالى می فرماید: (( ویذکروا اسم الله فی أیام معلومات )) ابن عباس می گوید:ده روز –ذی الحجه- تفسیر ابن کثیر،.
4- واز ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفت : رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند " هیچ ایامی نیست که نزد الله سبحانه و تعالی بزرگتر و با ارزشتر از این ده روز باشد؛ لذا در این روزها تهلیل و تکبیر و تحمید بسیار نمایید ." ( رواه احمد).
5- و سعید ابن جبیر راوی حدیث سابق ابن عباس هنگامی که دهه ذی الحجه داخل می شد خیلی تلاش می نمود تا جایی که گمان می رفت از طاقتش بشیر بود ( رواه الدارمی)
6- ابن حجر در فتح الباری می گوید: آنچه که از روایات عیان است این می باشد که امتیاز این ده روز بدین خاطر است که در طول این روز ها اصل عبادات جع می شوند که در هیچ ایامی دیگر این امکان وجود ندارد و آنها نماز و روزه و زکات و حج می باشند .
آنچه که انجامش در این روزها مستحب است:
1-نماز : مستحب است که برای نمازهای فرض عجله کردن و به کثرت نماز نفل خواندن، زیرا نماز از افضل ترین چیزی است که سبب قرب الی الله می شود. یستحب التبکیر إلى الفرائض، والإکثار من النوافل، فإنها من أفضل القربات. ثوبان رضی الله عنه روایت می کند که شنیدم رسول الله صلى الله علیه وسلم می فرمود: " بر تو باد به کثرت برای الله سجده نمودن ، زیرا تو هیچ سجده ای برای الله نمی نمایی مگر اینکه الله باآن درجه تو را بال خواهد برد و گناهی از تو را محو خواهد نمود ." ( رواه مسلم) ، این عام است برای تمامی اوقات.
2- روزه: چون من جمله اعمال نیک است، لدخوله فی الأعمال الصالحة، هنیدة بن خالد از زنی از برخی از أزواج النبی صلى الله علیه وسلم روایت نموده که گفته اند: " رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نه روز از ذی الحجه را و روز عاشوراء و سه روز از هر ماه را روزه می گرفتند .( رواه الإمام أحمد وأبو داود والنسائی).
3- تکبیر وتهلیل وتحمید :چنانکه در حدیث ابن عمر که قبلا ذکر کردیم آمده بود. امام بخاری رحمه الله می گوید: ابوهریره و ابن عمر در این دهه به طرف بازار خارج می شدند در حالی که تکبیر می گفتند و مردم با تکبیر آنان نیز تکبیر می گفتند." و همچنین می گوید: عمر در چادری که در منی نصب نموده بود تکبیر می گفت اهل مسجد می شنیدند و تکبیر می گفتند و اهل بازار نیز تکبیر می گفتند بطوری که منی به لرزه در می آمد."
ابن عمر در این روزها در منی تکبیر می گفت؛ بعد از نمازها و در بستر خوابش و در مجالس و هنگام راه رفتنش تکبیر می گفت .و همچنین مستحب است که جهرا تکبیر گفته شود چنانکه عمر و ابوهریره و ابن عمر همین کار را می کردند.
لذا شایسته است که ما به عنوان مسلمان، این سنت فراموش شده را زنده کنیم ، که نزدیک است کلا بدست فراموشی سپرده شود برخلاف گذشتگان نیک که زنده نگه رنده سنن بودند .
صیغه های تکبیر:
أ ) الله أکبر. الله أکبر. الله أکبر کبیرأ.
ب ) الله أکبر. الله أکبر. لا إله إلا الله. والله أکبر. الله أکبر ولله الحمد.
ج ) الله أکبر. الله أکبر. الله أکبر. لا إله إلا الله. والله أکبر. الله أکبر. الله أکبر ولله الحمد.
4- روزه روز عرفه: بر روزه روز عرفه تاکید شده چنانکه از رسول صلى الله علیه وسلم ثابت است که در مورد روزه عرفه فرموده است: "طلب امید دارم که الله گناهان یک سال گذشسته و یک سال آینده را ببخشد" رواه مسلم. اما برای کسی که در میدان عرفه است- حاجی- مستحب نمی باشد بلکه مستحب است که روزه نگیرد چون رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- در میدان عرفه بودند در حالی که روزه نداشتند .
5- فضیلت روز قربانی: بسیاری از مسلمانان از فضیلت این روز غافلند و نمی دانند که این روزه چه با ارزش است، و این در حالی است که برخی از علماء معتقدند که این روز افضل ترین روز سال باتفاق می باشد حتی از روز عرفه هم با ارزش تر است. ابن القیم رحمه الله می گوید: " بهترین روزها نزد الله متعال روز قربانی است که که روز حج اکبر است " چنانکه در سنن ابی داود أمده است که رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- فرمودند:: " همانا با ارزش ترین روزها نزد الله متعال روز قربانی است و سپس روز قر"- روز استقرار در منی یعنی یازدهم ذی الحجه- و هم چنین برخی گفته اند که روز عرفه افضل تر است که روزه این روز سبب بخشش گناهان دوسال می شود. به هر حال بر مسلمان شایسته است که در انجام امور خیر و درک فضیلت و کسب اجر در این ایام حرص بیشتری داشته باشد . و فرصت بدست آمده را غنیمت شمرد قبل از آنکه از دست برود و بعدا حسرت بخورد.
الله متعال ما و شما را برای غنیمت شمردن این ایام توفیق دهد و بر عبادت و اطاعت خویش یاری و پایداری نصیب نماید .
برگرفته از مقاله فضل أیام عشر ذی الحجة از عبدالله بن عبدالرحمن جبرین رحمه الله تعالی
سی و چهار
قانون کلی در بیان معانی کلمات قرآنی
ابن فارس (رحمه الله) در کتاب (الأفراد) فرموده است :
1- هر کلمه (أسف) ی که در قرآن آمده معنایش اندوه و غم است بجزدر(فَلَمَّا آسَفُونَا ...آیه (55) سوره زخرف ) که معنایش خشم وغضب است.
2- و هر کلمه (بروج) ی که در قرآن آمده معنایش ستارگان است بجزدر(.. وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ ... آیه (78) سوره نساء) که به معنای کاخ های بلند و محکم است .
3- وهر کلمه (البر والبحر) که در قرآن آمده مراد از (البحر) آب و(دریا) و مراد از(البر) خشکی و خاک است بجز در آیه (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ... آیه (41) سوره روم ) که مراد از(البر) بیابان و مردا از (البحر) محلات آباد (یعنی شهر وروستاها است).
4- و هر کلمه (بخس) ی که درقرآن آمده معنایش نقص و کمی است بجز در(وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ ...آیه (20) سوره یوسف) که به معنای حرام است.
5- وهرکلمه(بعل) ی که در قرآن آمده معنایش شوهر و همسر است بجز در(أَتَدْعُونَ بَعْلًا ... آیه (125) سوره صافات ) که معنایش بت و بتی به نام بعل است.
6- وهرکلمه (بکم) ی که در قرآن آمده به معنای گنگ بودن از تلفظ به ایمان است بجزدر(عُمْیًا وَبُکْمًا وَصُمًّا ....آیه (97) سوره إسراء) ودر(... أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ .....آیه (76)) سوره نحل، که در این دوجا؛ معنایش گنگی واقعی یعنی کسی که اصلا قادر به سخن گفتن نیست،می باشد .
7- وهرکلمه (جثیاً) ی که در قرآن آمده معنایش همه و تمام افراد می باشد بجز در (وَتَرَى کُلَّ أُمَّةٍ جَاثِیَةً ....آیه (28) سوره جاثیه) که معنایش بر زانو و زانوزده می باشد.
8- و هر کلمه (حسباناً) ی که در قرآن آمده معنایش عدد و شمارش است بجزدر(.. حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ ..آیه (40) سوره کهف) که معنایش عذاب می باشد.
9- وهر کلمه (حسرة) ی که در قرآن آمده به معنای پشیمانی و ندامت است بجز در(لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ .آیه (156) سوره آل عمران) که به معنای غم واندوه می باشد.
10- وهر کلمه (دحض) ی که در قرآن آمده معنایش باطل می باشد بجز در(فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ .آیه (141) سوره صافات) که به معنای کسی است که قرعه به نام اوبالا آمده وافتاده است.
11- وهر کلمه (رجز) ی که در قرآن آمده معنایش عذاب است بجزدر (وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ آیه (5) سوره مدثر) که به معنای بت (وشرک) است.
12- وهرکلمه (ریب) ی که در قرآن آمده به معنای شک وتردید است بجز در(....رَیْبَ الْمَنُونِ .آیه (30) سوره طور) که به معنای مشکلات و حوادث زمانه می باشد.
13- و هر کلمه (رجم) ی که در قرآن آمده به معنای قتل و کشتن می باشد بجز در (لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا .آیه (46) سوره مریم) که به معنای دشنام دادن است و بجز در (...رَجْمًا بِالْغَیْبِ .....آیه (22) سوره کهف) که به معنای حدس و گمان است.
14- و هر کلمه (زور) ی که در قرآن آمده به معنای دروغ بهمراه شرک است بجز در (مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا ...آیه (2) سوره مجادله) که به معنای دروغ بدون شرک است.
15- وهر کلمه (زکاة) ی که درقرآن آمده مراد از آن مال است بجزدر(وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَکَاةً ... آیه (13) سوره مریم) که به معنای طهارت وپاکی می باشد .
16- وهرکلمه (زیغ) ی که در قرآن آمده به معنای کجی و مایل شدن است بجزدر(وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ ....آیه (10) سوره احزاب) که به معنای خیره شدن است.
17- هرکلمه (سخر) ی که در قرآن آمده به معنای استهزاء و مسخره نمودن است بجز در(....لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا ...آیه (32) سوره زخرف ) که به معنای تسخیر نمودن و استخدام نمودن است .
18- و هرکلمه (سکینة) ی که در قرآن آمده به معنای آرامش است بجزآنی که در داستان طالوت،( ... أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ ...آیه (248) سوره بقره) آمده و آن حیوانی است که سری همانند گربه دارد و دارای دو بال است .
( بنده می گویم: همین جا نیز به معنای آرامش است)
19- وهر کلمه (سعیر) ی که در قرآن آمده به معنای آتش سوزان است بجزدر (إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ.آیه (47) سوره قمر) که به معنای مشقت و سختی است.
20- و هر کلمه ( شیطان)ی که در قرآن آمده مراد از آن ابلیس و لشکریان او می باشد بجز در(وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ ...آیه(14) سوره بقره) (که بزرگان و رئیسان مراد است).
21- و هر کلمه (شهید) ی که به معنای حاضر و گواه می باشد بجز در (وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ ....آیه(23) سوره بقره) که به معنای شریکان می باشد .
22- هر کلمه (أصحاب النار) ی که در قرآن آمده مراد اهل جهنم و دوزخیان است بجز در(وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً ...آیه(31) سوره مدثر) که مراد از آن فرشته های مأمورجهنم مراد است.
23- و هر کلمه (صلاة) ی که در قرآن آمده درآن معنای عبادت و رحمت نهفته است بجز در(.... لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ .... آیه (40) سوره حج) که به معنای اماکن نماز است .
24- و هر کلمه (صم) ی که در قرآن آمده به معنای نه شنیدن مخصوص ایمان وقرآن است بجزدر(...لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا (73) سوره اسراء) که در اسراء آمده که به معنای(واقعی آن یعنی کر بودن) است.
25- و هرکلمه (عذاب) ی که در قرآن آمده معنایش عذاب دادن است بجز (وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا ....آیه (2) سوره احزاب) که به معنای شلاق زدن است.
26- و هر کلمه (قنوت) ی که در قرآن آمده به معنای فرمانبرداری و اطاعت است بجز در (.... کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ .آیه (26) سوره اسراء) که تأیید کننده واعتراف کننده است .
27- وهر کلمه (کنز) ی که در قرآن آمده به معنای گنج است بجز در(وَکَانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمَا.. آیه (82) سوره کهف) که به معنای صحیفه وکتاب علمی است.
(بنده می گویم : که در همین جا نیز به معنای گنج است)
28- و هر کلمه (مصباح) ی که در قرآن آمده به معنای ستاره است بجزدر(مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ...آیه (35) سوره نور) که به معنای چراغ است .
29- و هر کلمه (نکاح) ی که در قرآن بکار برده شده معنایش ازدواج است به جز (وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ ....آیه(6)
سوره نساء) که به معنای به سن بلوغ رسیدن مراد است.
30- وهر کلمه (نبأ) ی که در قرآن آمده معنایش خبر می باشد بجز در (فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنْبَاءُ ...آیه (66) سوره قصص) که به معنای دلائل می باشد.
31- وهر کلمه ( ورود) ی که در قرآن آمده به معنای داخل شدن می باشد بجز در (وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ ....آیه (23) سوره قصص) که به معنای آنجا رسیدن و رفتن ولی داخل نشدن است.
32- وهر (لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا) ی که درقرآن آمده مراد از آن عمل است بجز در(.....لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا ....آیه (7) سوره طلاق) که به معنای نفقه و مخارج است .
33- وهر کلمه (یأس) ی که در قرآن آمده به معنای نومیدی است بجز در(أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُواْ .....آیه ﴿31﴾ سوره رعد) که به معنای دانستن است .
34- وهرکلمه (صبر) ی که در قرآن آمده مورد مدح و ستایش است و خوب است بجز در(لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَیْهَا....آیه(42) سوره فرقان) که به معنای وبد ی است زیرا پایداری بر شرک است .
(منبع: کتاب الاتقان فی علوم القرآن نوشته : علامه جلال الدین سیوطی ، النوع التاسع والثلاثون فی معرفة الوجوه والنظائر، فصل : قال ابن فارس فی کتاب الأفراد)