أخبرنا علی بن المنذر الکوفی قال : اخبرنا ابن فضیل قال : اخبرنا الاجلح عن عبد الله بن ابی الهذیل عن على رضی الله عنه قال : «ما اعرف احدا من هذه الامة عبد الله بعد نبینا غیری عبدت الله قبل ان یعبده احد من هذه الامة بسبع سنین»
هیچ کس از این امت را نمی شناسم که بعد از پیامبر، الله را عبادت کرده باشد بغیر از خودم،الله را عبادت کردم هفت سال پیش از اینکه احدی از این امت او را عبادت کند.
سند این حدیث ضعیف است و متن آن منکر است.
در سند این حدیث دو شخص به نام های زیر وجود دارند:
اجلح: ضعیف است.
ابن فضیل، محمد بن فضیل: متقارب الحدیث است .
حدیث شماره هفت:
علی رضی اله عنه فرمود: من بنده الله و برادر فرستاده اش هستم و من صدیق اکبر می باشم که بعد از من کسی آن را نمی گوید مگر اینکه دروغگو است . من پیش از مردم نماز خواندم به هفت سال.
سندش بسیار ضعیف است و متن این حدیث منکر می باشد.
درسندش عباد بن عبدالله الأسدی وجو دارد کهض عیف می باشد درمورد علاء بن صالح نیر برخی آن را تضعیف کرده اند.
حدیث شماره 3-
عن زید بن أرقم قال : أول من أسلم مع رسول الله صلى الله علیه وسلم علی ابن أبی طالب رضی الله عنه.
اولین کسی که با رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم-ایمان آورد علی بن ابی طالب بود.
- حدیث صحیحی است .
حدیث شماره 4-
عن زید بن أرقم یقول : أول من أسلم علی رضی الله عنه .
اولین کسی که ایمان آورد علی بود.
- حدیث صحیحی است .
حدیث شماره 5-
همان حدیث شماره 2 است که گذشت .
حدیث شماره6-
عن عفیف ، قال : جئت فی الجاهلیة إلى مکة وأنا ارید ان ابتاع لاهلی من ثیابها وعطرها ، فأتیت العباس بن عبد المطلب وکان رجلا تاجرا فأنا عنده جالس حیث انظر إلى الکعبة ، وقد حلقت الشمس فی السماء ، فارتفعت وذهبت إذ جاء شاب فرمى ببصره إلى السماء ثم قام مستقبل القبلة ، ثم لم ألبث إلا یسیرا حتى جاء غلام فقام على یمینه ، ثم لم ألبث إلا یسیرا حتى جاءت امرأة فقامت خلفهما ، فرکع الشاب فرکع الغلام والمرأة ، فرفع الشاب فرفع الغلام والمرأة ، فسجد الشاب فسجد الغلام والمرأة ، فقلت : یا عباس أمر عظیم ، قال العباس : أمر عظیم أتدری من هذا الشاب ؟ قلت : لا ، قال : هذا محمد بن عبد الله ابن اخی ، أتدری من هذا الغلام ؟ هذا علی ابن اخی ، أتدری من هذه المرأة ؟ هذه خدیجة بنت خویلد زوجته ، ان ابن اخی هذا اخبرنی ان ربه رب السماء والارض أمره بهذا الدین الذی هو علیه ، ولا والله ما على الارض کلها احد على هذا الدین غیر هؤلاء الثلاثة .
عفیف می گوید: در زمان جاهلیت به مکه آمدم و نزد عباس بن عبدالمطلب اقامت گزیدم .
هنگامی که آفتاب بالا آمد و در آسمان نمایان گشت من به سوی کعبه داشتم نگاه می کردم که دیدم جوانی آمد، به سوی آسمان نگاه کرد سپس رو به قبله ایستاد؛ دیری نگذشت که نوجوانی آمد و در طرف راستش ایستاد؛ دیری نپایید که زنی آمد و پشت سر آن دو ایستاد.آن جوان رکوع کرد و آن نوجوان و زن نیز رکوع نمودند، جوان ایستاد و آن دو نیز سربلند کردند، آن جوان به سجده رفت و آن دو نیز سجده به سجده رفتند.
من به عباس گفتم: ای عباس این امری عظیم است. گفت:امری بزرگ! آیا میدانی آن جوان کیست؟ گفتم: نه گفت:این محمد بن عبداله فرزند عبدالمطلب است، فرزند برادرم. آیا آن نوجوان را می شناسی؟ گفتم: نه . گفت: علی فرزند ابوطالب فرزند عبدالمطلب است، فرزند براد من .آیا میدانی این خانم کیست که پشت سر آن دو ایستاده است؟ گفتم: نه . گفت: این خدیجه دختر خویلد همسر برادرزاده ام است. این(محمد) می گوید:همانا پروردگارت! پروردگار آسمانها و زمین است که او را به این آیین که بر اوست دستور داده است.
نه و قسم به الله که در روی تمالم زمین بر این دین بغیر از این سه کس کسی دیگر نیست.
- این حدیث ضعیف است:
در سندش محمد بن عبید بن محمد المحاربی وجود دارد.
ونیزدر سندش دو نفر به نامهای: أسد بن عبدالله یزید البجلی ، و سعید بن خثیم وجود دارند که ضعیف هستند . و همچنین در این سند یحیی بن عفیف وجود دارد که تفردات وی پذیرفته نمی شود.
یسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت سعی داریم احادیث کتاب خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب –رضی الله تعالی عنه- را که دکتر احمد آن را تخریج و تحقیق نموده و به عنوان پایان نامه دوره کارشناسی ارشد ارایه نمود با ذکر صحت و ضعف آن ذکر کنیم:
بدین ترتیب که، چنانچه دو حدیث در معنی مشترک بوده و بر سر یک موضوع دلالت می کنند، به آوردن یک حدیث اکتفا می کنیم، ممکن است احادیث در این باب داردایسندهای مختلفی باشند که ما به سند صحیح تر استناد می کنیم .
علی اولین کسی بود که پیش از دیگر مسلمانان نماز خواند
حدیث شماره 2-
عن زید بن أرقم : قال : أول من صلى مع رسول الله صلى الله علیه وسلم علی رضی الله عنه.
روایت است از زید بن أرقم که گفت: اولین کسی که با رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- نماز خواند علی بود.
این حدیث صحیح است و راویان آن همه موثق و مورد اعتماد هستند که بخاری و مسلم از آنها روایت کرده اند بغیر از ابو حمزه که تنها از رجال بخاری است .
- حدیث اول کتاب که در همین مورد است ضعیف می باشد زیرا در سند آن شخصی ضعیف به نام حبة بن جوین العرنی وجود دارد و علماء آن را تضعیف قرار داده اند .
دکتر در دورانی که در دانشگاه درس می خواند تالیفاتی داشت که من جمله آنان که در دسترس هستند و چاپ شده اند:
1- خصائص امیر المومنین علی ابن ابی طالب
است که نوشته امام نسائی است . این کتاب را تحقیق و احادیث آن را تخریج نمودند و به عنوان تز فوق لیسانس ارائه دادند که مورد قبول واقع شده و رتبه ممتاز را کسب کردند. این کتاب شامل احادیثی در فضیلت امام علی رضی الله عنه است که امام نسائی آنها را گرد آوری نموده است. ایشان احادیث این کتاب را از لحاظ صحت و ضعف بررسی نمود و در این راه نیز سفرهای به کتابخانه های معتبر جهان برای بدست آوردن نسخه های قدیمی این کتاب داشت.
لازم به ذکر است که کتاب فوق به زبان عربی نگاشته شده است .
2- حکم نماز جمعه در روستا
زمانی که نماز جمعه را در روستای سندسر دایر نمود برخی از ایشان انتقاد کردند که نماز جمعه در روستا صحیح نیست. لذا ایشان کتابچه ای مختصر که شامل اقوال علمای احناف می باشد که نماز جمعه را در روستا صحیح می دانند. وی در این دوران در دانشگاه مدینه مشغول به تحصیل بود.
این کتابچه نیز به زبان عربی نگاشته شده است . اما بعدا توسط برادر عبدالله ریگی احمدی به زبان فارسی ترجمه شده و انتشارات حرمین زاهدان آن را چاپ و در دسترس فارسی زبان قرار داد.
3- المعجم
این کتاب نوشته احمد بن محمد الاعربی است که در آن احادیث رسول الله را گردآوری نموده است . این کتاب را نیز به عنوان تز دکترای خویش تحقیق و بررسی نموده و احادیث صحیح و ضعیف آن را طبق اصول حدیث از هم متمایز گردانید؛ به دانشگاه ارائه نمود که موفق شد مدرک دکترای خویش را به عنوان بالاترین درجه (ممتاز) در رشته «السنة» اخذ نماید و طالب ممتاز جامعه در آن سال اعلام شود.
این کتاب نیز به زبان عربی نگاشته شده و چاپ گردیده و مرجعی برای دانش پژوهان مخصوصا افرادی که در فن حدیث تحقیق می نمایند گردید.
رسایلی دیگر تحت عنوان مجموعه حدیث، که این رسایل هر کدام از پنجاه حدیث با مضامین اخلاقی و تربیتی تالیف نمود و در منهج درسی مدرسه دارالسنة داخل نمود که تا به حال نیز تحت عنوان پنجاه حدیث درس داده می شوند و از این مجموعه تنها یک عدد آن که ویژه متوسطه بود توسط انتشارات حرمین چاپ و توزع گردید